بدون عنوان
دیشب وقتی از باشگاه اومدم و خواستیم با بابایی بریم بیرون اصرار داشتی بذارمت عقب باباجون واست کیک خرید ک بخوری ولی ازونجایی که شدیدا افتضاح میخوری همه اباستو کثیف کردی وبعدم راحت خوابیدی منم ک منتظر سوژه واسه عکسم ...
نویسنده :
مامان مهدیه
13:00